آیه 72 سوره نمل
<<71 | آیه 72 سوره نمل | 73>> | |||||||||||||||
|
محتویات
ترجمه های فارسی
بگو: بعضی از آن وعده که به وقوعش تعجیل دارید بدین زودی شاید در پی شما آید (که به مرگ الهی یا شمشیر مسلمین همه هلاک شوید و به دوزخ روید).
بگو: امید است بخشی از آن عذابی که رسیدنش را با شتاب می خواهید، دنبال شما باشد،
بگو: «شايد برخى از آنچه را به شتاب مىخواهيد در پى شما باشد.»
بگو: شايد پارهاى از آنچه به شتاب مىطلبيد نزديك شما باشد.
بگو: «شاید پارهای از آنچه درباره آن شتاب میکنید، نزدیک و در کنار شما باشد!»
ترجمه های انگلیسی(English translations)
معانی کلمات آیه
- ردف: ردف (بر وزن عقل) تبعيت و در پى آمدن. «ردفه ردفا: تبعه» طبرسى آن را از ابن اعرابى لاحق شدن نقل كرده و فرمايد: دخول لام در «لكم» دليل آنست كه ردف به معنى نزديكى است.
تفسیر آیه
تفسیر نور (محسن قرائتی)
وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ «71»
و مىگويند: اگر راست مىگوييد، اين وعده (عذاب دنيا يا قيامت) كى خواهد بود؟
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ «72»
بگو: چه بسا بخشى از آن عذابى را كه با شتاب مىخواهيد، در پى شما باشد (و به شما برسد و خود خبر نداشته باشيد).
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ «73»
و البتّه پروردگار تو بر (اين) مردم داراى بخشش است و لكن بيشترشان شكرگزار نيستند.
وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ «74»
و البتّه پروردگارت، آنچه را در سينههاشان پنهان دارند و آنچه را آشكار مىنمايند، (به خوبى) مىداند.
جلد 6 - صفحه 451
نکته ها
هنگامى كه انبيا مردم را در مورد قيامت يا قهر خداوند هشدار مىدادند، مردم زمان وقوع قيامت را مىخواستند ولى از آن جا كه زمان قيامت را جز خدا كسى نمىداند، انبيا پاسخ نمىدادند و تنها نسبت به اصل قهر الهى به مردم هشدار مىدادند، نه زمان آن.
آنچه در سينههاست؛ «ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ» قبل از كارهاى علنى؛ «ما يُعْلِنُونَ» آمده و اين مىتواند به چند دليل باشد:
الف: افكار و نيّتهاى درونى، انگيزهى كارهاى بيرونى است و لذا مقدّم شده است.
ب: دانستن باطن افراد مهمتر از دانستن ظاهر آنان است.
ج: علم خداوند به اهداف و افكار باطنى، براى منكران معاد تهديد بيشترى دارد.
پیام ها
1- كفّاربراى مشاهدهى عذاب، شتابى همراه با مسخره دارند. «مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»
2- ندانستن جزئيّات يك حقيقت، دليل بر انكار اصل آن نيست. (اگر زمان وقوع قيامت را نمىدانيم، اصل آن را تكذيب نكنيم). «مَتى هذَا الْوَعْدُ»
3- ريشهى سؤال از زمان وقوع قيامت، شك در نبوّت است. «إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ»
4- پاسخ دادن به هر سؤالى لازم نيست. (كفّار از پيامبر مىخواستند وقت عذاب را معيّن كند، ولى آن حضرت تعيين نمىكردند). «عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ»
5- عجلهى مردم در نزول عذاب بر كافران، حكمت خدا را تغيير نمىدهد. عَسى أَنْ يَكُونَ ... الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ
6- دنيا جاى كيفر كامل نيست. «بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ»
7- كيفرهاى الهى داراى نظام و زمانبندى و مرحله به مرحله است. «رَدِفَ لَكُمْ»
8- بيم و اميد، در كنار هم سازنده است. رَدِفَ لَكُمْ ... إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ
9- در پى بودن قهرالهى نسبت به كفّار حتمى نيست، آنان مىتوانند با توبه وتغيير موضع، نجات يابند. عَسى ... ( «عَسى» به معناى بازبودن راه بازگشت است)
10- چشيدن گوشهاى از عذاب دنيوى مىتواند وسيلهى هوشيارى وتوبه و
جلد 6 - صفحه 452
نوعى فضل الهى باشد. «رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ»
11- تأخير در كيفر، يكى از شيوههاى تربيت ونشانهى لطف الهى وفرصتى براى توبه است. «إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ»
12- اكثريّت ناسپاس، مسير لطف خدا را تغيير نمىدهد. لَذُو فَضْلٍ ... أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ
13- در علم خدا شك نكنيد. «إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ»
14- وقتى كه خداوند همه چيز را مىداند، گناه و نفاق براى چه؟ «لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ» مخفى يا علنى بودن امور، در علم خداوند تأثيرى ندارد.
15- ربوبيّت خداوند، مستلزم آگاهى كامل اوست. «رَبَّكَ لَيَعْلَمُ»
16- علم خداوند به نهان و آشكار، ضامن عمل به وعدههاى اوست، پس عجله نكنيد. مَتى هذَا الْوَعْدُ ... تَسْتَعْجِلُونَ ... إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ...
تفسیر اثنی عشری (حسینی شاه عبدالعظیمی)
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72)
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ: بگو اى شنونده كلام آنان، اميد است كه به حكم الهى از پى درآيد شما را و در عقب شما پيوندد، بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ: برخى از آنچه شتاب مىكنيد نزول و حلول آن را؛ و آن عذاب روز «بدر» بود كه عدهاى از صناديد قريش و مشركين كشته شدند، يا قحط و غلا و يا مشاهده عذاب نزد مرگ و يا عذاب قبر.
نكته: ذكر «عسى» و «لعل» و «سوف» در مواعيد ملوك در حكم جزم به آنست؛ و اطلاق عذاب و عدم تصريح به ذكر آن، به جهت اظهار است مر وقار ايشان را و اشعار به آنكه رمزى كه از آنها صادر شود مانند تصريح است از غير ايشان، وعد وعيد او سبحانه نيز بر سبيل كلام ملوك جارى شده به جهت آنكه مالك الملوك و حاكم مطلق است.
تفسیر روان جاوید (ثقفى تهرانى)
وَ قالَ الَّذِينَ كَفَرُوا أَ إِذا كُنَّا تُراباً وَ آباؤُنا أَ إِنَّا لَمُخْرَجُونَ (67) لَقَدْ وُعِدْنا هذا نَحْنُ وَ آباؤُنا مِنْ قَبْلُ إِنْ هذا إِلاَّ أَساطِيرُ الْأَوَّلِينَ (68) قُلْ سِيرُوا فِي الْأَرْضِ فَانْظُرُوا كَيْفَ كانَ عاقِبَةُ الْمُجْرِمِينَ (69) وَ لا تَحْزَنْ عَلَيْهِمْ وَ لا تَكُنْ فِي ضَيْقٍ مِمَّا يَمْكُرُونَ (70) وَ يَقُولُونَ مَتى هذَا الْوَعْدُ إِنْ كُنْتُمْ صادِقِينَ (71)
قُلْ عَسى أَنْ يَكُونَ رَدِفَ لَكُمْ بَعْضُ الَّذِي تَسْتَعْجِلُونَ (72) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَذُو فَضْلٍ عَلَى النَّاسِ وَ لَكِنَّ أَكْثَرَهُمْ لا يَشْكُرُونَ (73) وَ إِنَّ رَبَّكَ لَيَعْلَمُ ما تُكِنُّ صُدُورُهُمْ وَ ما يُعْلِنُونَ (74) وَ ما مِنْ غائِبَةٍ فِي السَّماءِ وَ الْأَرْضِ إِلاَّ فِي كِتابٍ مُبِينٍ (75)
ترجمه
و گفتند آنانكه كافر شدند آيا چون باشيم خاك و پدران ما آيا همانا مائيم بيرون آورده شدگان
بتحقيق وعده داده شديم اين را ما و پدرانمان پيش از اين نيست اين مگر افسانههاى پيشينيان
بگو سير كنيد در زمين پس بنگريد چگونه بود انجام كار گناهكاران
و اندوهگين مباش بر آنها و مباش در تنگدلى از آنچه مكر ميكنند
و ميگويند كى خواهد بود اين وعده اگر هستيد راستگويان
بگو نزديك است كه از پى آيد شما را پارهاى از آنچه در رسيدنش شتاب داريد
و همانا پروردگار تو صاحب تفضّل است بر مردمان و ليكن بيشترشان شكر نميكنند
و همانا پروردگار تو ميداند آنچه را پنهان ميدارد سينههاشان و آنچه را آشكار ميكنند
و نيست هيچ پنهانى در آسمان و زمين مگر كه هست در كتابى آشكار.
تفسير
بعد از شنيدن وعده معاد در آيات سابقه كفارى كه منكر آن بودند بمجرّد استبعاد استفهام انكارى نموده گفتند آيا ميشود چنين امرى كه ما بعد از مردن و خاك شدن و همچنين پدرانمان كه مردند و خاك شدند دو مرتبه زنده شده و از قبر بيرون بيائيم اين وعدهاى است كه براى مصالحى بما و پدرانمان داده و ميدهند و از قبيل افسانههاى پيشينيان، دروغى است كه براى سرگرمى يا اغراض ديگرى ميسازند و مىپردازند ولى اصلى ندارد و چون ادّعاء آنها مجرّد از دليل بود خداوند هم بحبيب خود دستور فرمود كه فقط در جواب آنها تهديد و تخويف فرمايد و امر بگردش در زمين و مشاهده ديار مخروبه اقواميكه مخالفت
جلد 4 صفحه 163
با انبيا نمودند و بعذاب الهى گرفتار شدند نمايد و آنكه محزون نباشد از بقاء آنها بر كفر و دلتنگ نگردد از مكر و حيله آنها در ضدّيت و معاندت با آنحضرت چون خداوند هميشه حافظ و نگهدار او است و تكرار همزه استفهام براى تأكيد انكار است و بحذف همزه اولى و بحذف هر دو و ائنّنا بدو نون و ضيق بكسر ضاد نيز قرائت شده است و چون بر سبيل انكار و استهزاء ميگفتند نميدانيم اين وعده عذابى كه اهل ايمان بما ميدهند چه زمان محقّق خواهد شد اگر راست ميگويند خداوند به پيغمبر خود دستور فرموده كه در جواب آنها بفرمايد نزديك است چيزى نميگذرد كه بشما و اصل خواهد شد بعضى از آن عذاب موعودى كه شما طالب تعجيل آن هستيد و مقصود از آن بعض ظاهرا قتل و أسر در بدر باشد و از بعض ديگر عذاب بعد از مرگ اعمّ از قبر و قيامت كه بموقع خودش بآنها خواهد رسيد و نيز گوشزد فرمايد كه تأخير عذاب كسانيكه استحقاق آنرا پيدا كردهاند بمقتضاى فضل الهى است بر بندگان كه شايد توبه نمايند و استحقاق مغفرت پيدا كنند ولى بيشتر مردم نادانند و بر تفضّل الهى شكر گذارى نميكنند و تعجيل ميكنند در امريكه بر ضرر آنها است و آنكه خدا ميداند كه انكار و استكبار آنها از قبول دين حق براى عداوتى است كه در ضمير آنها از پيغمبر خدا جاى گرفته و احيانا اظهار ميكنند و مجازات خواهد فرمود آنقوم عنود را بعد اوت مكنونه در قلب و مكشوفه از اقوال و اعمالشان و تمام امور خفيّهاى كه از خلق پوشيده است در آسمان و زمين اعمّ از خصلتهاى زشت و زيبا و غيرها در لوح محفوظ و امّ الكتاب ثبت و نزد خدا و پيغمبر و ائمه اطهار واضح و آشكار است و بهيچ وجه نميشود امرى را از خداوند و آن ذوات مقدّسه مخفى و مستور داشت و اين از علومى است كه خداى عليم بايشان كرامت فرموده و براى وراثت كتاب اين خاندان را از بين بندگان صالح خود برگزيده است بلكه نفوس مقدّسه ايشان همان كتاب مبين است كه خفاياى ارضيّه و سماويّه در آن بظهور ميرسد و اللّه اعلم بحقائق الامور.
اطیب البیان (سید عبدالحسین طیب)
قُل عَسي أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم بَعضُ الَّذِي تَستَعجِلُونَ (72)
بفرما باين كفار که اميد
جلد 14 - صفحه 178
است که بوده باشد در رديف شما و دنبال شما بعض آنچه شما عجله ميكنيد و طلب تعجيل آن ميكنيد.
قُل عَسي عسي از خداوند تخلف پذير نيست و البته واقع شدني است.
أَن يَكُونَ رَدِفَ لَكُم رديف كسي را گويند که در پشت سر او سوار شود يا در عقب او بيايد چنانچه ميفرمايد يَومَ تَرجُفُ الرّاجِفَةُ تَتبَعُهَا الرّادِفَةُ (نازعات آيه 6 و 7) مراد نفختين است که ميفرمايد وَ نُفِخَ فِي الصُّورِ فَصَعِقَ مَن فِي السَّماواتِ وَ مَن فِي الأَرضِ إِلّا مَن شاءَ اللّهُ ثُمَّ نُفِخَ فِيهِ أُخري فَإِذا هُم قِيامٌ يَنظُرُونَ (زمر آيه 68) و نيز ميفرمايد أَنِّي مُمِدُّكُم بِأَلفٍ مِنَ المَلائِكَةِ مُردِفِينَ (انفال آيه 9) يعني ملائكه بكمك شما در عقب شما ميآيند.
بَعضُ الَّذِي تَستَعجِلُونَ بعض عذابهايي که شما طلب تعجيل آن ميكنيد ميآيد در عقب شما مثل بلاهايي که بر امم سابقه نازل ميشد مثل قوم لوط که گفتند ائتِنا بِعَذابِ اللّهِ إِن كُنتَ مِنَ الصّادِقِينَ (عنكبوت آيه 28) و مشركين مكه که گفتند فَأَمطِر عَلَينا حِجارَةً مِنَ السَّماءِ أَوِ ائتِنا بِعَذابٍ أَلِيمٍ (انفال آيه 32) و قوم صالح گفتند ائتِنا بِما تَعِدُنا إِن كُنتَ مِنَ المُرسَلِينَ (اعراف آيه 77) آمد آنها را در جنگ بدر و حنين و احد از قتل و اسيري و مغلوبيت و ميآيد شما را بلاها و عذابها حين موت و نزع که دارد قبض روح كافر سخت است از مقراض که گوشت بدن را بچينند و از ميل آسيا که در تخم چشم بگردانند و قيامت هم بسيار نزديك است ميايد شما را إِنَّهُم يَرَونَهُ بَعِيداً وَ نَراهُ قَرِيباً (معارج آيه 6 و 7) بلكه تمام دنيا بنظر بسيار اندك ميآيد که فرداي قيامت ميپرسند قالَ كَم لَبِثتُم فِي الأَرضِ عَدَدَ سِنِينَ قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ (مؤمنون آيه 113 و 114) اصحاب كهف وَ لَبِثُوا فِي كَهفِهِم ثَلاثَ مِائَةٍ سِنِينَ وَ ازدَادُوا تِسعاً (كهف آيه 25) در خبر است 300 سال شمسي و 309 قمري ولي بنظر خودشان بسيار اندك ميآيد که قالَ قائِلٌ مِنهُم كَم لَبِثتُم قالُوا لَبِثنا يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ (آيه 19) حضرت عزير را ميفرمايد فَأَماتَهُ اللّهُ مِائَةَ عامٍ ثُمَّ بَعَثَهُ قالَ كَم لَبِثتَ قالَ لَبِثتُ يَوماً أَو بَعضَ يَومٍ قالَ بَل لَبِثتَ مِائَةَ عامٍ (بقره آيه 259) از امير المؤمنين است فرمود
«كلما آت فهو قريب»
بالجمله خلاصي
جلد 14 - صفحه 179
از عذاب ندارند.
برگزیده تفسیر نمونه
]
(آیه 72)- در اینجا قرآن به پاسخ این گفتار سخریهآمیز آنها با لحنی کاملا واقع بینانه پرداخته، میگوید: «به آنها بگو: شاید بعضی از آنچه را عجله میکنید نزدیک و در کنار شما باشد»! (قُلْ عَسی أَنْ یَکُونَ رَدِفَ لَکُمْ بَعْضُ الَّذِی تَسْتَعْجِلُونَ).
چرا عجله میکنید؟ چرا مجازات الهی را کوچک میشمرید؟ چرا به خود رحم نمیکنید؟ آخر عذاب خدا شوخی نیست! احتمال بدهید به خاطر همین سخنانتان قهر و غضب خدا بر سر شما سایه افکنده باشد و به همین زودی بر شما فرود آید و نابودتان کند، این همه سر سختی برای چیست؟
سایرتفاسیر این آیه را می توانید در سایت قرآن مشاهده کنید:
تفسیر های فارسی
ترجمه تفسیر المیزان
تفسیر خسروی
تفسیر عاملی
تفسیر جامع
تفسیر های عربی
تفسیر المیزان
تفسیر مجمع البیان
تفسیر نور الثقلین
تفسیر الصافی
تفسیر الکاشف
پانویس
- ↑ تفسير احسن الحديث، سید علی اکبر قرشی، ج7، ص487
منابع
- تفسیر نور، محسن قرائتی، تهران:مركز فرهنگى درسهايى از قرآن، 1383 ش، چاپ يازدهم
- اطیب البیان فی تفسیر القرآن، سید عبدالحسین طیب، تهران:انتشارات اسلام، 1378 ش، چاپ دوم
- تفسیر اثنی عشری، حسین حسینی شاه عبدالعظیمی، تهران:انتشارات ميقات، 1363 ش، چاپ اول
- تفسیر روان جاوید، محمد ثقفی تهرانی، تهران:انتشارات برهان، 1398 ق، چاپ سوم
- برگزیده تفسیر نمونه، ناصر مکارم شیرازی و جمعي از فضلا، تنظیم احمد علی بابایی، تهران: دارالکتب اسلامیه، ۱۳۸۶ش
- تفسیر راهنما، علی اکبر هاشمی رفسنجانی، قم:بوستان كتاب(انتشارات دفتر تبليغات اسلامي حوزه علميه قم)، 1386 ش، چاپ پنجم